پرش لینک ها
مشاهده
بکشید

اصطلاحات استارتاپی

 برای مبتدیان

حتما شما هم تا به حال به این نکته توجه کرده‌اید که در هر محیطی، اصطلاحات و عبارت‌های خاصی رواج دارند. زبان اختصاصی پزشکان، مکالمات خاص میان دو فرد شاغل در بازار، نحوه سخن گفتن معلم‌ها و تقریبا تمام افراد دیگر که در یک محیط خاص حضور دارند؛ هر کدام شامل اصطلاحات و حتی عبارات اختصاصی است که ممکن است برای سایرین، نامفهوم یا حتی عجیب به نظر برسد. این حالت در محیط‌های استارتاپی نیز وجود دارد. پس اگر تصمیم دارید وارد محیط استارتاپ شده و در آن موفق شوید؛ اولین و مهم‌ترین ماموریت شما، آشنایی با اصطلاحات استارتاپی خواهد بود.

در این مقاله قصد داریم یک دیکشنری استارتاپی کوچک و مختصر به‌وجود آوریم و مهم‌ترین و رایج‌ترین مفاهیم استارتاپی را در آن توضیح دهیم. با ما همراه باشید و با زبان کارآفرین‌های برجسته دنیا آشنا شید.

استارتاپ – Start Up

به‌عنوان فردی که تصمیم دارد در زمینه استارتاپ‌ها مشغول به کار شود، اولین و مهم‌ترین کلمه از اصطلاحات استارتاپی که باید بر معنا و مفهوم آن تسلط داشته باشید، خود کلمه استارتاپ (Start UP) است. استارتاپ به‌معنای یک کار جدید برای حل یک مشکل با هدف کسب درآمد است که فرد مؤسس از همان روز اول تصمیم دارد آن کسب‌وکار پایدار، گسترده و تکرارشونده باشد.

آنجل – Angel

در معرفی اصطلاحات استارتاپی باید به اصطلاح آنجل یا فرشته اشاره کنیم. به یک فرد مستقل با ارتباط‌های شبکه‌سازی بسیار خوب که از پول و سرمایه شخصی خود برای پیشرفت یک استارتاپ سرمایه‌گذاری می‌کند آنجل می‌گویند. یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین آنجل‌های دنیا، جف بزوس مدیرعامل آمازون است که در بعضی از بزرگ‌ترین استارتاپ‌های دنیا سرمایه‌گذاری کرده است.

نرخ سوخت – Burn Rate

اگر این اصطلاح عجیب را در رویدادهای استارتاپی شنیدید، تعجب نکنید. یکی از معیارهای مهم در حوزه استارتاپ، نرخ سوخت یا میزان هزینه نامیده می‌شود که نشان‌دهنده سرعت خرج بودجه و پول‌ها است. با این اصطلاح میزان خرج سرمایه یا سود یک استارتاپ را در یک ماه یا یک بازه مشخص دیگر، معین می‌کنند.

خروج – Exit

بعضی از موسسان، در همان ابتدای کار یا در مراحل رشد اولیه، یک استراتژی و برنامه خروج ایجاد می‌کنند. بنابراین یکی از اصطلاحات استارتاپی که باید با آن آشنا شوید خروج است. خروج به برنامه‌ای گفته می‌شود که بر اساس آن نحوه انتقال مالکیت استارتاپ به یک استارتاپ یا کمپانی دیگر و نحوه بازپرداخت پول به سرمایه‌گذاران، مشخص می‌شود.

ارزش استارتاپ – Valuation

ارزش مادی استارتاپ بر حسب آخرین قیمت‌گذاری، ارزش استارتاپ یا Valuation نامیده می‌شود. برای مثال اگر Uber در آخرین قیمت‌گذاری به رقم یک میلیارد دلار رسیده باشد، می‌گویند ارزش استارتاپ Uber، یک میلیارد دلار است. این اصطلاح استارتاپی برای مشخص کردن ارزش کسب‌وکارها یا نشان‌دادن میزان موفقیت آن‌ها کاربرد دارد.

شاخص کلیدی عملکرد – KPI (Key Performance Indicator)

در معرفی اصطلاحات استارتاپی یکی از مهم‌ترین عبارات موجود شاخص کلیدی عملکرد یا همان KPI است. این اصطلاح یک شاخص اندازه‌گیری موفقیت در استارتاپ‌ها است که برای تشخیص میزان رشد کسب‌وکار ضروری است. به‌عنوان مثال این جمله را در نظر بگیرید: یکی از مهم‌ترین KPIهای فیسبوک، رشد ماهانه تعداد کاربران آن است. KPI خود دارای مفاهیم استارتاپی دیگر است که آشنایی با آن‌ها ضروری به نظر می‌رسد:

  • Churn: یک KPI که میزان از دست‌رفتن مشتری‌ها را به‌صورت ماهانه مشخص می‌کند؛
  • CAC یا CoCa: هزینه کسب مشتری یا Customer Acquisition Costs، یک KPI است که هزینه کلی برای یافتن فرد و تثبیت او به‌عنوان یک مشتری ثابت را محاسبه می‌کند.

لین استارتاپ – Lean Start Up

یکی از اصطلاحات رایج در استارتاپ که احتمالا در محیط کسب‌وکار زیاد به گوش می‌رسد، لین استارتاپ (Lean Start Up) است. لین استارتاپ یک روش تاسیس یک کمپانی یا عرضه یک محصول جدید، از طرف یک کمپانی آزمایشی دیگر است. متد لین استارتاپ در عرضه محصول این‌گونه است که مشتری‌ها قبل از عرضه محصول در بازار، نسبت به آن ابراز تمایل و حتی درخواست کرده‌اند و محصول حتی پیش از عرضه‌شدن، بازار فروش بسیار خوبی دارد. این حالت دقیقا برعکس حالت سنتی است که در آن با عرضه و معرفی محصول، پس از حضور در بازار، کم‌کم توجه مشتری‌ها به آن جلب شده و فروش آن با گذر زمان افزایش می‌یابد.

تست اسموک یکی دیگر از لغات تخصصی استارتاپی است که در رابطه با لین استارتاپ گفته می‌شود. این عبارت یکی از اصطلاحات استارتاپی و به معنای طراحی یک صفحه سایت است که در آن هیچ لینک یا صفحه دیگری وجود ندارد و تنها معرفی محصول در آن قرار می‌گیرد. طراحی این صفحه به منظور بررسی تعداد بازدید سایت، برای درک میزان درخواست این محصول از سوی مردم است.

یونیکورن – Unicorn

یکی از لغات تخصصی استارتاپی جذاب که ممکن است در مورد کمپانی‌های بسیار بزرگ دنیا بشنوید، اصطلاح یونیکورن (Unicorn) است. اگر یک کمپانی در کمتر از پنج سال از آغاز به کار خود، به ارزش یک میلیارد دلار برسد؛ آن کمپانی و استارتاپ، یک یونیکورن نامیده می‌شود.

دراگون – Dragon

بعد از یونیکورن، یکی از اصطلاحات استارتاپی عجیب ولی جذاب، اصطلاح دراگون (Dragon) است. اگر یک یونیکورن به حد کافی قدرتمند شود و سوددهی آن به قدری زیاد باشد که بتواند برای تمام سهام‌داران سود بسیار خوبی در پی داشته باشد، دراگون نامیده می‌شود.

مادر اژدهایان – Mother of Dragon

اصطلاحات استارتاپی دارد به جاهای عجیب و حتی بامزه‌ای کشیده می‌شود و عبارت مادر اژدهایان (Mother of Dragon) شاهدی بر این مدعا است. اگر یک مؤسس استارتاپی چندین یونیکورن و حداقل یک دراگون داشته باشد، مادر اژدهایان نامیده خواهد شد. این اصطلاح خیلی کم استفاده شده و برای افراد کمی صدق می‌کند. برد فلد (Bred Feld)، فرد ویلسون (Fred Wilson) و پل گراهام (Paul Graham) جزو افراد اندکی هستند که این لقب جذاب استارتاپی را کسب کرده‌اند.

ناروال – narwhale

Brent Holiday در سخنرانی سال 2014 خود از این اصطلاح برای شرکت‌هایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار در کانادا استفاده کرد. پس از آن ناروال (NarWhal) که نام یک نهنگ بسیار کمیاب با یک تک شاخ بر روی سرش است؛ به‌عنوان یکی از اصطلاحات استارتاپی رایج برای کمپانی‌های کانادایی به کار می‌رود. برخلاف یونیکورن که در تمام دنیا کاربرد دارد، ناروال‌ها مختص به کانادا هستند و در جای دیگری استفاده نمی‌شوند.

وستینگ – vesting

یکی از اصطلاحات رایج در استارتاپ وستینگ (Vesting) است. پروسه تعلق‌گرفتن تمام حقوق و مالکیت قطعی یک استارتاپ به فرد، به‌نحوی که شخص سوم قادر به اخذ آن نباشد، وستینگ نام دارد. یکی از معضلات دائم و دلایل شکست استارتاپ‌ها، کپی‌شدن ایده آن‌ها از سمت کمپانی‌های بزرگ نیست؛ بلکه مشکلات و درگیری‌های میان موسسان درباره موارد حقوقی و سهم هر کدام است که اغلب باعث فروپاشی و شکست استارتاپ‌ها می‌شود. برای مثال اگر یکی از شرکا در همان ابتدای کار 50 درصد از سهام را گرفته ولی کمتر از چند ماه پس از شروع، از کار خارج شده است؛ نمی‌تواند پس از سوددهی انتظار 50 درصد از سود و سهام را داشته باشد.

وستینگ که یکی از اصطلاحات استارتاپی رایج است به یک مکانیزم قانونی اطلاق می‌شود که تضمین می‌کند موسسان، کارمندان و سهام‌گذاران کمپانی برای دریافت حق و حقوق یکسان با مالکان کسب‌وکار، باید در طی یک دوره مشخص در مجموعه بمانند و تا رسیدن به اهداف اولیه از مجموعه خارج نشوند. معمولا این دوره چهار ساله در نظر گرفته می‌شود که با احتساب سالی 25 درصد، هر فرد در مدت زمان حضورش تا 100 درصد از سهام شرکت را کسب می‌کند. پس اگر فرد کمتر از این زمان در شرکت فعالیت کند، بعدها نمی‌تواند ادعایی در خصوص سهام داشته باشد.

سید فاندینگ – Seed Funding

یکی از لغات تخصصی استارتاپ سید فاندینگ (Seed Funding) است که برای شروع کار در محیط استارتاپی باید با آن آشنا شوید. سید فاندنیگ به‌معنای اولین مرحله شروع کار استارتاپی است و معمولا نشان‌دهنده اولین مقدار پولی است که به کار اختصاص داده می‌شود. این پول می‌تواند حاصل از وام، سرمایه‌گذاران مختلف، افراد خانواده و اطرافیان یا حتی خود موسس باشد.

برای درک بهتر این اصطلاح، آن را همانند بذر اولیه برای کاشت یک درخت تصور کنید. سایر کارهای انجام‌شده در راستای پیشرفت و سوددهی یک استارتاپ، همانند تمام کارهایی است که برای رشد و نمو یک درخت انجام می‌شود. اگر تمام کارها درست پیش برود، سید فاندینگ نتیجه خوبی داشته و استارتاپ به سوددهی خواهد رسید.

بیزینس پلن – Business Plan

ناگفته پیداست برای شروع کار و افزایش احتمال موفقیت در آن، به یک برنامه‌ریزی دقیق نیاز داریم. در میان اصطلاحات استارتاپی عبارت بیزینس پلن (Business Plan) به‌معنای یک سند مکتوب و رسمی است که در آن تمام اهداف، زمان رسیدن به آن‌ها، ماهیت هدف، برنامه‌ریزی‌های مالی و تمام موارد ضروری دیگر نوشته می‌شود.

برای درخواست وام یا بودجه‌، داشتن یک بیزینس پلن معتبر ضروری است. اگر در نظر دارید یک استارتاپ راه‌اندازی کنید و شریک یا شرکایی دارید؛ پیشنهاد ما این است که حتما یک بیزینس پلن بنویسید و از همان ابتدا، بر تمام جزئیات کار توافق کامل داشته باشید.

شتاب دهنده – Accelerator

شتاب دهنده (Accelerator) یکی از اصطلاحات استارتاپی است و به سازمان‌هایی اطلاق می‌شود که به استارتاپ‌ها کمک می‌کنند که به سود، موفقیت و در نهایت هدف اصلی خود برسند. شتاب دهنده‌ها تمام مواردی را که استارتاپ‌ها برای موفقیت نیاز دارند، در اختیارشان می‌گذارند. این موارد شامل مشاوره، راهنمایی، کمک‌های مالی و سایر منابع دیگر است.

معمولا شتاب دهنده‌ استارتاپ‌ها، یک فضای خاص را به آن‌ها اختصاص نمی‌دهند ولی یک مکان مشترک در نظر می‌گیرند که در اختیار رویدادهای مختص استارتاپی بگذارند. شتاب دهنده یا Accelerator در هر مرحله‌ای از همان گام‌های ابتدایی تا آخرین مراحل موفقیت، می‌تواند در کنار استارتاپ‌ها باشد اما معمولا ترجیح می‌دهند در مراحل اولیه که بیشترین نیاز به آن‌ها وجود دارد؛ حضور داشته و برای رشد کسب‌وکار، کمک کنند. در ازای این کمک، معمولا مقداری از سهام استارتاپ را درخواست می‌کنند که برای هر دو سمت معامله کاملا منطقی به نظر می‌رسد.

جمع‌بندی نهایی اصطلاحات استارتاپی

در انتهای مقاله واژگان و اصطلاحات استارتاپی باید تاکید کنیم که اصطلاحات این حوزه محدود به این موارد معدود نیستند و دامنه بسیار گسترده‌تری دارند. از آن‌جا که این حوزه بسیار پویا و متغیر است، روزانه عبارات و اصطلاحات جدیدی به آن افزوده می‌شود و تنها راه تسلط کامل بر آن، افزایش مطالعه و حضور دائم در رویدادهای مرتبط است. شاید این سوال مهم به ذهن شما خطور کند که چرا به شناخت اصطلاحات استارتاپی نیاز داریم؟

همیشه به یاد داشته باشید برای ادغام شدن با یک جمع، باید زبان آن جمع و جامعه را بفهمید و بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. اگر می‌خواهید در محیط کسب‌وکار به جایگاه خوبی برسید، یکی از اولین گام‌های شما درک معنی اصطلاحات استارتاپی و استفاده صحیح از آن‌ها است. البته باید اضافه کنیم فراموش نکنید این اصطلاحات را تنها در جایی به کار ببرید که همه بر آن‌ها تسلط دارند، استفاده از آن‌ها در پاورپوینت‌ها یا اسناد عمومی می‌تواند جنبه غیرحرفه‌ای به کار شما بدهد. شما چه اصطلاحات استارتاپی دیگری را به این لیست اضافه می‌کنید و دانستن آن را ضروری می‌دانید؟

پیام بگذارید